تـاکــی ؟ تـاچـنـد ؟
تقدیم کننده فروغ از لندن تقدیم کننده فروغ از لندن

 
 
 
 
 
تاکی؟چنین آواره ام،ازدستِ جنگ ودُشمنی
تاچند؟ درین غُربت سرا،سوزم بَیادی میهنی
تاکـی؟ هـمه مـرگ آوران،احکامِ نابودی دهند
تاچند؟ایـن زنجـیـر هـا،بَر دست و پایم میزنی
تاکـی؟شبـانگه کـرکنـم،گـوشِ فلک را بیشتر
تاچند؟ریزم اشک و خون،تر کرده دارم دامنی
تاکی؟ بسوزند کشورم،در آتشِ جنگ و نفاق
تاچند؟ بـه آتش میکشند،باغ ودیارو گلشنی
تاکی؟ بـَخـاکم دُشمنان،ظلم و ستم دارد روا
تا چند؟بدستِ دشمنم،برخاک وخونم افگنی
تاکی؟ کُشَد بیگانه گان،ما را بَخاکِ خویشتن
تاچند؟ نباشد بَرهمه،ما را وطن یک مأ منی
تاکی؟اسیرو برده ایم،بی رهبرو سرکرده ایم
تاچند؟نباشد رُستمی ،گُرز و کلاه و جوشنی
تاکی؟زِ هر سو فِتنه ای ،آهنگِ شهرِ ما کند
تاچند؟ به یغما میبرند،هر آنچه بود درمعدنی
تاکی؟بود این رشوت و،چورو فساد واختلاس
تاچند؟بـه پیش دیگران ،لافِ صداقت میزنی
تاکـی؟بـود اَبـرِ سـیَـه،بَـر روی خورشید وطن
تاچند؟فروغ خویش را،بنمایی  وقـفِ گلخنی


July 5th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان